خيام نهفته در خاقاني
مؤلفان: طاهره خمري - دكتر نازنين نوري - سهيلا مرادقلي
شعر خاقانی همانند شعر خیّام، آیینهای است که هر کس قسمتی از افکار خود را در آن میبیند و سرشار از درسهای زندگی و حکمت و پند و اندرز است. اندیشههایی چون بیوفایی و ناپایداری دنیا، فناپذیری انسان و جهان، دل نبستن به آرزوها و غم این دنیای فانی را نخوردن، دعوت به اغتنام فرصت، اعتقاد به بخت و سرنوشت، تأثیر آسمان و اختران در زندگی آدمی و ... که در رباعیّات خیّام گنجانده شده است، در شعر خاقانی نیز از بسامد... بالایی برخوردار است.
همانگونه که گفته شد، ریشهی بسیاری از این تفکّرات از جمله جبریگری و فاتالیسم در دوران پس از اسلام به عقاید زروانی باز میگردد. در فلسفهی خیّام و خاقانی از طرفی کیش عشق و شراب و زیبایی به آیین مهرپرستی و از طرف دیگر کیش قضا و قدر و سرنوشت به زروانیگری مربوط میشود واز این منظر، مکتب آزاد اندیشی این دو شاعر دارای محتوای اصیل و کهن ایرانی میگردد. خاقانی با بهره جستن از آیینها و اصطلاحات فرهنگ ایران پیش از اسلام، خاصّه آیین مهری به عنوان سازندهی تصاویر شعر خود کوشیده تا تاریخ گذشته و فرهنگ آن را از دیروز به امروز آورد.
باید به این نکته نیز واقف بود که ممکن است اندیشه یا اعتقادی رسمی که در دورانی کهن در میان یک قوم وجود داشته و دیگر رسماً در میان جامعه حضور ندارد، آثار خود را بر جای گذارد و بر ذهن نوادگان قومی که پدران شان معتقد به آن دین بودند تأثیر گذار باشد پس میتوان نتیجه گرفت که اندیشههای باستانی بهویژه آیین زروانی و مهرپرستی بر ناخودآگاه ذهن هر دو شاعر نفوذ داشته است. شکوه و شکایت ازدنیا و روزگار، شکایت از کسادی بازار فضل، شکایت از منسوخ شدن مروّت و وفا و شکایت از ابنای روزگار که وجههی بارز و مشخص شعر خیّام و خاقانی است نیز میتواند ناشی از تأثیر و نفوذ این عقاید باستانی باشد.
اثر حاضر ،دارای چهار فصل میباشد که در فصل اوّل با بررسی اندیشههای جای گرفته در رباعیّات خیّام، به ریشهیابی اینگونه تفکّرات در میان ایرانیان کهن بهویژه زروانیسم و همچنین یونان باستان پرداخته شده است که نشان میدهد این افکار و اندیشهها، برای اوّلین بار دراشعار خیّام بهکار نرفته و قبل از او نیز پیشینهی ادبی داشته است و از آن جایی که همهی انسانها دارای فطرتی مشترک هستند، میتوان چنین شباهتهایی را به یکسانی آدمیان در اندیشه و احساساتی همچون رنج، لذّت و ... نسبت داد و همچنین ناشی از حسّ نوستالژی دانست که درچنین لحظاتی برای همهی انسانها بهوجود میآید.
سه فصل دیگر ، اختصاص دارد به اندیشههای بارز و مشهور خیّامی،که نمونه های ان را در دیوان خاقانی هم می توان دید.
روش کار به این صورت است که برای هر اندیشه¬ی خیّامی مشابه آن در دیوان خاقانی پیدا شده است. بسامد بالای این اشعار با مضمون یکسان، اثر بخشی خیّام را بر اشعار خاقانی آشکار میسازد. امید است این کار اندک گامی هرچند اندک درجهت مرتفع ساختن نیازهای ادبی و فرهنگی جامعه باشد.
نکتهی پایانی این که در طی این بررسی به دیوان خاقانی به کوشش دکتر ضیاءالدین سجّادی و در مورد اشعار خیّام نیز به تصحیح دکتر قاسم غنی و محمد علی فروغی توجّه داشتهایم.
Copyright © Paris Publications 2011-2022